کد مطلب:28719 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

چرا ابو موسی؟












برخی از محقّقان، احتمال منافق بودن ابو موسی اشعری را داده اند؛[1] امّا اسناد تاریخی این احتمال را تأیید نمی كنند، بلكه ظاهر سخنان امام علیه السلام درباره او برخلاف این مدّعاست. آنچه مسلّم است، او فردی ساده لوح و مخالف سیاست های امام علیه السلام در برخورد قاطع با فتنه انگیزان داخلی بوده است و به همین جهت، هنگامی كه امام علیه السلام عازم جنگ بصره بود، او كه فرماندار كوفه بود، از مردم خواست در خانه بنشینند و به كمك علی علیه السلام نروند و سرانجام با برخورد قاطعانه مالك اشتر، از دار الحكومه رانده شد.

اكنون این سؤال مطرح است كه:چرا امام علیه السلام شخص ساده لوحی را با این سوء سابقه به عنوان نماینده خود در جریان حكمیّت تعیین كرد؟ آیا نمی دانست با تعیین ابوموسی به عنوان حَكَم، نتیجه حكمیّت چه خواهد شد؟

پاسخ این است كه:آری، امام علیه السلام می دانست كه نتیجه چه خواهد شد و لذا به گفته عبد اللَّه بن ابی رافع، كاتب امام علیه السلام، هنگامی كه ابو موسی برای شركت در جلسه حكمیّت از امام جدا شد، علی علیه السلام گفت:

گویی می بینم كه فریب می خورَد.[2].

امّا همان جریان فشاری كه امام علیه السلام را وادار به پذیرش حكمیّت كرد، او را ناچار به پذیرش نمایندگی ابو موسی نیز نمود. هرچه امام علیه السلام تلاش كرد كه عبد اللَّه بن عبّاس یا مالك اَشتر به عنوان حَكمَ تعیین شود، آنها نپذیرفتند.

علی علیه السلام گفت:«شما در آغازِ این كار، از من سرپیچیدید. پس اكنون دیگر سرنپیچید. رأی من آن نیست كه ابو موسی را بر گزینم».

اشعث و زید بن حُصَین طائی و مسعر بن فَدَكی گفتند:ما جز به او رضایت نمی دهیم، كه او ما را از جنگْ حذر داد و ما در آن افتادیم.

علی علیه السلام گفت:«مرا به وی اطمینانی نیست، كه او از من جدا شد و مردم را از پیرامونم پراكنْد و سپس از من گریخت، تا پس از چند ماه، او را امان دادم».

آری! هر چه امام علیه السلام تلاش كرد، نپذیرفتند تا این كه سرانجام فرمود:

فَاصنَعوا ما أرَدتُم!...

پس آنچه می خواهید، انجام دهید!... [3].









    1. ر. ك:ج 12، ص 47 (یاران و كارگزاران امام علی/ابو موسی اشعری).
    2. ر. ك:ص 271 (ارزیابی دو داور).
    3. ر. ك:ص 235 (مخالفت امام در گزینش داور).